ترجمه مقاله

قصل

لغت‌نامه دهخدا

قصل . [ ق َ ] (ع اِ) قَصَل .(منتهی الارب ). رجوع به قَصَل شود. || شکوفه ٔ درخت سلم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || قُصالة. (اقرب الموارد). رجوع به قصالة شود.
ترجمه مقاله