ترجمه مقاله

قضمة

لغت‌نامه دهخدا

قضمة. [ ق ُ م َ ] (ع اِ) آنچه به کرانه ٔ دندان گزند و خورند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). گویند: ماذقت قضمة؛ ای مایقضم علیه ، ای شیئاً. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله