ترجمه مقاله

قضم

لغت‌نامه دهخدا

قضم . [ ق َ ض َ ] (ع اِ) شمشیر. || (اِمص ) شکستگی و تکسر. گویند: فی مضارب السیف قضم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || کفتگی است در دندان ، یا شکستگی کرانه های آن ، یا کم و ریزه شدگی دندان ، یا سیاه گشتگی آن . || ج ِ قضیم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قضیم شود.
ترجمه مقاله