قطافلغتنامه دهخداقطاف . [ ق َ ] (ع اِ) هنگام چیدن میوه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قِطاف شود. || دایه و کنیزک . (منتهی الارب ). علم للامة. (اقرب الموارد).