ترجمه مقاله

قطعان

لغت‌نامه دهخدا

قطعان . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قطیع، و آن شاخی است که از آن تیر سازند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قطیع شود. || ج ِ اقطع، به معنی مردان دست بریده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله