ترجمه مقاله

قعساء

لغت‌نامه دهخدا

قعساء. [ ق َ ] (ع ص ) مؤنث اقعس . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (قوس ...) کمانی است که سینه ٔ آن بیرون آمده و پشت آن تو رفته باشد. (اقرب الموارد). رجوع به قَعَس شود. || (نملة ...) مورچه ای است که دارای سینه و دم بلند باشد. (اقرب الموارد). مور سینه و ذنب برداشته . (منتهی الارب ). ج ، قُعْس ، قَعْساوات . || عزة قعساء؛ ارجمندی پایدار. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله