ترجمه مقاله

قعس

لغت‌نامه دهخدا

قعس . [ ق َ ع َ ] (ع مص )سینه بیرون آمدن . (منتهی الارب ). خروج صدر. (اقرب الموارد). || درآمدن پشت . (منتهی الارب ). دخول ظَهر. (اقرب الموارد). کلمه از اضداد است . (منتهی الارب ). || (اِمص ) فی القوس نتؤ باطنها فی وسطها و دخول ظاهرها. (اقرب الموارد). || از عیوب خلقی اسب . رجوع به صبح الاعشی ج 2 ص 25 شود.
ترجمه مقاله