ترجمه مقاله

قعنب

لغت‌نامه دهخدا

قعنب . [ ق َ ن َ ] (اِخ ) ابن محرر باهلی ، مکنی به ابوعمرو. از راویان بصری است . ابوهفان از او روایت اخذ کرد ولی سرانجام او را هجو کرد و بر وی خشمگین شد. رجوع به معجم الادباء چ هندیه ٔ مصر ج 6 ص 206 شود.
ترجمه مقاله