ترجمه مقاله

قعیقعان

لغت‌نامه دهخدا

قعیقعان . [ ق ُ ع َ ق ِ ] (اِخ ) دهی است دارای آبهای جاری و کشتزارها و نخلستانها و باغهای میوه ، و کسی که در آن بایستد مشرف بر رکن عراقی خانه ٔ خدا خواهد بود مگر آنکه بناها و ساختمانها حائل گردد. (معجم البلدان ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله