ترجمه مقاله

قفدان

لغت‌نامه دهخدا

قفدان . [ ق َ ف َ ] (معرب ، اِ) خریطه ٔعطار. (مهذب الاسماء). غلاف سرمه دان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کیسه ٔ چرمین که در آن خوشبوی و جز آن نهند. فارسی معرب است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله