ترجمه مقاله

قفورا

لغت‌نامه دهخدا

قفورا. [ ق َ ] (معرب ، اِ) گیاهی است دوایی ، و آن راقطاة که مرغ سنگخواره باشد خورد. (برهان ). قفورا = کفراست ، و نزد بعضی قفرالیهود است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن از آقای معین در حاشیه ٔ برهان ). کفرا به ضم اول و تشدید سوم ، کافور، قفور (به فتح اول و تشدید دوم )، حفری (به ضم اول و تشدید سوم ) همه از ریشه ٔ آرامی باشند و غالب علمای لغت عرب معنی طلع (شکوفه ٔ خرما) بدان داده اند. (عقار 206 ف از معین در حاشیه ٔ برهان ).
ترجمه مقاله