ترجمه مقاله

قلار

لغت‌نامه دهخدا

قلار. [ ق ِل ْ لا ] (ع اِ) انجیر سپید است که چون خشک شود زرد صافی گردد گویا که مدهون است ، و هرگاه ذخیره کنند توبرتو نشیند و گاهی بر وی آب انگور ریزند و دهن سبوی را گل اندود کنند و دو سه سال بگذارند، سپس آن دُهْنش به شاخ آهو و مانند آن بگشایند و به کار برند. (منتهی الارب ). قسمی از انجیر سفید است که هرگاه خشک شود زرد گردد، و آن از طبار و جمیز درشت تر است . (اقرب الموارد). رجوع به قلاری شود.
ترجمه مقاله