ترجمه مقاله

قلاوز

لغت‌نامه دهخدا

قلاوز. [ ق َ وُ ] (ترکی ، اِ) قلاووز :
تا به وصل نجیب منده رسم
آی قلاوزایت یلم قنده .

سوزنی .


آن رسول حق قلاوز سلوک
گفت الناس علی دین ملوک .

مولوی .


رجوع به قلاووز شود.
ترجمه مقاله