قلزلغتنامه دهخداقلز. [ ق ُ ل ُزز ] (ع ص ) مس نیک سخت که آهن در وی کار نکند. || مرد سخت و توانا. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.