ترجمه مقاله

قلعه

لغت‌نامه دهخدا

قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) قَلَّة. برج و بارویی است به شکل دایره در صغد. دمشقی آرد: صغد حصنی است در کوه کنعان در سرزمین جرمق و در آنجا قریه ای بود و بجای آن این حصن بنا شد و آن را صغت یا صغد خوانند. در اینجا طایفه ای از فرنگیان بنام دلویه می زیستند. ملک ظاهر رکن الدین بیبرس صالحی آنان را محاصره و قلعه را فتح کرد و مردم آن را کشت و در میان آن برجی مدوّر بناکرد که ارتفاع آن 120 ذراع و قطر آن 70 ذراع بود. وآن را قله [ قلعه ] نامید. این قلعه از قلعه های عجیب بشمار میرود. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 210 شود.
ترجمه مقاله