ترجمه مقاله

قلف

لغت‌نامه دهخدا

قلف . [ ق َ ل َ ] (ع مص ) از بن بریدن غلاف سر نره .(منتهی الارب ). رجوع به قَلف شود. || بی ختنه ماندن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ): قَلِف َ الصبی قلفا؛ لم یختن و قیل عظمت قلفته . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله