ترجمه مقاله

قلقلة

لغت‌نامه دهخدا

قلقلة. [ ق َ ق َ ل َ ] (ع مص ) بانگ کردن . (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ). || جنبانیدن . || زدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): قلقل فی الارض ؛ بر زمین زد. (منتهی الارب ). || (اِصوت ) بانگ قفل و کلید. (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله