ترجمه مقاله

قلقنت

لغت‌نامه دهخدا

قلقنت . [ ق َ ق َ ] (معرب ، اِ) زاج کبود و یا زاج سرخ . (ناظم الاطباء). قلقنت و قلقطار و قلقند صبغی است اساکفه راو این کلمه ای دخیل است . (اقرب الموارد). و رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ورق 220 الف و رجوع به قلقند شود.
ترجمه مقاله