ترجمه مقاله

قلق

لغت‌نامه دهخدا

قلق . [ ق ِ ل ِ ] (اِ) خوی .عادت . سلیقه . شیمه . خوی در حیوان و گاهی در آدمی .
- قلق کسی را به دست آوردن ؛ رجوع به ترکیب بعدی شود.
- قلق کسی را پیدا کردن ؛ رگ خواب کسی را پیدا کردن . چم کسی را پیداکردن .
ترجمه مقاله