ترجمه مقاله

قلندر

لغت‌نامه دهخدا

قلندر. [ ق َ ل َ دَ ] (اِخ ) ابوالوفاء. از شاعران و از مردم کرمان و از دراویش شاه نعمت اﷲ ولی است . موزون است و به این مطلع خود خیلی عقیده داشت :
منم که شهره ٔ شهرم ز ماه تا ماهی
ابوالوفای وفادار نعمت اللهی .

(مجمع الخواص ص 301).


ترجمه مقاله