قلیبلغتنامه دهخداقلیب . [ ق َ ] (ع اِ) چاه یا چاه سرگرد ناگرفته یا چاه کهنه . مذکر و مؤنث آورده میشود.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد) : سرهاشان ببریدند و در قلیب بدر انداختند. (ابوالفتوح رازی ). || (اصطلاح عروضی ) نام یکی از بحور مستحدث .