ترجمه مقاله

قماح

لغت‌نامه دهخدا

قماح . [ ق ِ ] (ع ص ) ابل قماح ؛ شتری که از شرب آب سر باززند. (لسان العرب ). || شهرا قماح و قُماح ؛ دو ماه کانون است که بجهت سردی هوا شتران از خوردن آب سر باززنند. (لسان العرب ).
ترجمه مقاله