ترجمه مقاله

قمرود

لغت‌نامه دهخدا

قمرود. [ ق ُ ] (اِخ ) (آب ...) آبی است که از کوه خانیسار [ خوانسار ] و لالستان به ولایت جربادقان [ گلپایگان ] برمیخیزد و بر جربادقان و قم میریزد و هرزه آبش به مفازه منتهی میشود. طولش سی فرسنگ باشد. (نزهة القلوب ج 3 ص 220).
ترجمه مقاله