ترجمه مقاله

قمر

لغت‌نامه دهخدا

قمر. [ ق َ ] (ع مص ) مراهنه و قمار کردن . (اقرب الموارد). درباختن وغالب آمدن در باختن است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله