ترجمه مقاله

قمس

لغت‌نامه دهخدا

قمس . [ ق َ ] (ع مص ) غوطه خوردن در آب . || غوطه دادن کسی را. لازم و متعدی استعمال شود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || چیره شدن در غوطه خوردن . (منتهی الارب ). || اضطراب کردن بچه در شکم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله