ترجمه مقاله

قمطرة

لغت‌نامه دهخدا

قمطرة. [ ق َ طَ رَ ] (ع مص ) فراهم آمدن و گرد گردیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || فراهم آوردن و گرد کردن . لازم و متعدی استعمال شود. (اقرب الموارد). || گائیدن جاریه را. (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || بستن سر مشک را به بند سر مشک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || پر کردن مشک . || گریختن است . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله