قناد
لغتنامه دهخدا
قناد. [ ق َن ْ نا ] (از ع ، ص ،اِ) قندساز و حلوایی . (آنندراج ). قندریز. شیرینی ساز. (یادداشت مؤلف ). شیرینی فروش . شیرینی پز. شکرریز.
- قنادخانه ؛ جائی که قندسازان در آنجا قند سازند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
- قنادخانه ؛ جائی که قندسازان در آنجا قند سازند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).