ترجمه مقاله

قنبیط

لغت‌نامه دهخدا

قنبیط. [ ق ُن ْ ن َ ] (ع اِ) سطبر و درشت ترین انواع کلم است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). خایه ٔ کرنب . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). بضم اول و تشدید نون و فتح آن و کسر یای موحده به فارسی کلم رومی و کلم گرد نامند مرکب القوی و با رطوبت غلیظه و قوت مفتحه و ملل و مبهی و مدر بول و بالخاصة محلل خمار و مولد سودا و مضعف دماغ و منجر وردی الغذا و مسدد و در سایر افعال مانند کرنب و مصلحش مهرا پختن او روغن بادام و زیتون و ادویه ٔ لطیفه و مائیه او مانع مستی و نطول طبیخ او جهت مفاصل مفید و تخم او مفسد منی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
ترجمه مقاله