ترجمه مقاله

قندهار

لغت‌نامه دهخدا

قندهار. [ ق َ ] (اِخ ) نام معبدی است در گنگ بهشت . (آنندراج ) (ناظم الاطباء):
دگرباره بر مرز هندوستان
گذر کرد چون باد بر بوستان
از آنجا به مشرق علم برفراخت
یکی ماه بر دشت و بر کوه ساخت
از آن راه چون دوزخ تافته
کز آن پشت پای تپش یافته
درآمد به آن شهر مینوسرشت
که ترکانش خوانند گنگ بهشت
هوایی دَرو دید چون نوبهار
پرستش گهی نام آن قندهار.

نظامی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله