ترجمه مقاله

قندیل کش

لغت‌نامه دهخدا

قندیل کش . [ ق ِ ک ُ ] (نف مرکب ) باد قندیل کش ؛ بادی که بشدت وزد و چراغها و قندیلها خاموش کند :
که ایمن بود مرد بیدارهش
ز غوغای این باد قندیل کش .

نظامی .


ترجمه مقاله