ترجمه مقاله

قنطرة

لغت‌نامه دهخدا

قنطرة. [ ق َ طَ رَ ] (ع اِ) پل بزرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).آنچه بر روی آب سازند برای عبور. (اقرب الموارد) :
نوح نه بس علم داشت گر پدر من بدی
قنطره بستی به علم بر سر طوفان او.

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 365).


|| هر بنای بلند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). ج ، قناطر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله