ترجمه مقاله

قوبا

لغت‌نامه دهخدا

قوبا. (ع اِ) خشونت و درشتیی است که در ظاهر پوست بدن به هم رسد با خارش بسیار و از آن قشور دایم جدا میگردد تا صحت یابد و در ابتدا دانه ٔ اندک صلبی پیدا میشود و یا داغی و خارش بسیار میکند و بعد اندک آب لزجی از آن تراوش میکند و روز بروز زیاده میگردد و از امراض مسری است . و بر دو نوع است : سرخ و سیاه . سرخ آن نازک تر و خارش آن کمتر و سیاه آن ضخیم تر و خارش آن بیشتر است . بسیار آن خصوصاً سیاه ضخیم و آنچه از آن رطوبت صدیدی لزج عفن تراوش نماید و زود منتشر شود و اطراف خود را متقرح و فاسد سازد. بسیار ردی و مقدمه ٔجذام است و قوبای منتشر را برص اسود اطلاق میکنند و گاه قوبا در دماغ ظاهر میشود و علامت و سبب آن قریب به علامت و سبب حمره ٔ دماغ و لازم آن حکه دماغ است . (بحر الجواهر) (فرهنگ نظام از مجمع الجوامع). قوبا بریون . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به قوباء شود. || زفت مطلق یا زفت یابس . (فهرست مخزن الادویه ).
ترجمه مقاله