ترجمه مقاله

قوبة

لغت‌نامه دهخدا

قوبة. [ ق ُ وَ ب َ ] (ع ص ) مقیم و خانه نشین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). گویند: فلان ملی ٔ قوبة؛ ای ثابت الدار مقیم و این را درباره ٔ کسی گویند که از منزل بیرون نرود. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || زن موی سترده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || (اِ) بیماری قوباء. (اقرب الموارد). رجوع به قوباء شود.
ترجمه مقاله