ترجمه مقاله

قوع

لغت‌نامه دهخدا

قوع . [ ق َ ] (ع اِ) جای خشک کردن خرما و گندم و جز آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جای هموار که در آن خرما و گندم و جز آن خشک کنند. (ناظم الاطباء). ج ، اقواع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (مص ) برجستن گشن بر ماده . قیاع . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قیاع شود.
ترجمه مقاله