ترجمه مقاله

قونوس

لغت‌نامه دهخدا

قونوس . [ ق َ ] (ع اِ) زبر خود آهنی یا آهن سر خود. || تندی میان دو گوش اسب . || میانه ٔ راه . قَونَس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به قونس شود.
ترجمه مقاله