ترجمه مقاله

قیخمان

لغت‌نامه دهخدا

قیخمان . [ ق َ خ َ ] (ع اِ) بزرگ و معظم قوم که بر رأی وی تکیه کنند. (منتهی الارب ). فیخمان (بفاء). (از اقرب الموارد). رجوع به فیخمان شود.
ترجمه مقاله