ترجمه مقاله

قیسی

لغت‌نامه دهخدا

قیسی . [ ق َ / ق ِ ] (اِ) نوعی از زردآلو. (از آنندراج ) (غیاث اللغات ). یکی از انواع زردآلو که بسیار شیرین و مطبوع است و در اطراف دماوند فراوان است . (فرهنگ فارسی معین ) : دانه ٔ قیسی را اگر مغزش را تنها در زمین بکاری چیزی نروید چون با پوست بهم بکاری بروید، پس دانستم که صورت نیز در کارست نماز نیز در باطن است . (فرهنگ فارسی معین از فیه مافیه چ فروزانفر ص 143). || زردآلوی خشک شده و برگه زردآلو که بنام کِشْته و برگه نیز نامیده میشود. || شفتالوی خشک شده . || زردآلویی که خشک کنند و مغز بادام یا هسته ٔ زردآلوآگین و حشو او کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله