ترجمه مقاله

قی کردن

لغت‌نامه دهخدا

قی کردن . [ ق َ / ق ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خورده را از دهان بیرون آوردن . استفراغ کردن . برگرداندن مواد غذایی و مواد مترشح داخل معده از دهان به خارج . علت قی کردن مربوط به فشاری است که بواسطه ٔ انقباض عضله ٔ حجاب حاجز و عضلات شکم روی کیسه ٔ معده وارد می آید و محتوی آن را به دهان برمیگرداند در این موقع باب المعده کاملاًبسته شده و فم المعده باز است . بهنگام قی کردن راه حنجره و سوراخهای عقب بینی مانند موقع بلع بسته می شود. استفراغ یک عمل انعکاسی است که دارای چند راه حسی و یک مرکز و چند راه حرکتی است . راههای حسی قی کردن عبارتند از: 1 - تحریک قسمتهای ابتدایی حنجره و قاعده ٔ زبان و حلق که عصب آن هم به آنجاها منتهی می شود. 2 - تحریک شاخه های عصب دهم که بمعده ختم میگردد. سولفات دوکوئیور که یک مقیی قوی است شاخه های انتهایی عصب دهم را تحریک میکند و موجب استفراغ میشود، ولی اگردو عصب دهم را ببریم دیگر سولفات دوکوئیور موجب استفراغ نخواهد شد. 3 - تحریک روده ها بطوری که تزریق یک محلول اسید در روده ٔ باریک سبب استفراغ میشود (عصب دهم در امراض جهاز هاضمه ، مانند ورق صفاق و ورم آپاندیس تحریک شده و موجب استفراغ میگردد). پس بطور کلی انعکاس قی کردن دارای راه حسی اصلی است یکی از عصب نهم و دیگری راه عصب دهم . مرکز استفراغ در بصل النخاع واقع است ، از راههای حرکتی استفراغ عصب فرنیک است که بعضله ٔ حجاب حاجز ختم می شود و دیگر اعصاب بخصوص عضلات زفیری شکم یعنی شاخه های پنج عصب آخری بین دنده یی است . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله