ترجمه مقاله

لابن

لغت‌نامه دهخدا

لابن . [ ب َ ] (اِخ ) پدر زنان یعقوب و خال او. رجوع به لابان شود :
چنان دان که آن لابن نیک فال
که یعقوب را بود شایسته خال .

شمسی (یوسف و زلیخا).


بر لابن نیک پی شو یکی
همی باش نزدیک او اندکی .

شمسی (یوسف و زلیخا).


ترجمه مقاله