ترجمه مقاله

لامارتین

لغت‌نامه دهخدا

لامارتین . (اِخ ) آلفونس لوئی دو. فرزند شوالیه پیر دولامارتین و آلکسیس دوریس . مولد 21 اکتبر سال 1790 م . در شهر ماکون . وی تاسال 1801 در میلی ملک خانوادگی خود به سر برد و از این دوره خاطرات شیرین به یاد داشت و دو کلمه ٔ کودکی و میلی در همه ٔ عمر زبانزد وی بود. در مارس 1801 برای کسب علوم به شهر لیون رهسپار شد و سپس در سال 1802 از آنجا به آموزشگاه شبانه روزی بله که ژزوئیت ها(آباء یسوعیین ) آن را اداره می کردند رفت و تا سال 1808 در آنجا به تحصیل دانش پرداخت و در آن میان اغلب علوم ادبی عصر خود را با اشتیاق کامل فرا گرفت و به آثار گذشتگان ادب آشنا شد. در سال 1808 لامارتین به میلی بازگشت و تا سپتامبر 1811 در آنجا گذرانید و بعدها به یاد این دوره قطعه ٔ معروف «خاطرات کودکی » یا میلی را به نگارش درآورد و هم در این سال وارد انجمن ادبی شهر ماکون شد و پیش از آن نیز قطعاتی سروده بود ولی قطعات مذکور را در 1810 بسوخت و سپس به سرودن قطعات جدیدی آغاز کرد که تا سال 1816 ادامه داشت وی در سپتامبر 1811 بعنوان مأموریت به ایتالیا رفت و تا مه 1812 آنجا بود و در مسافرتی که به شهر ناپل کردبه دختر جوانی گرازیلا نام دل باخت و این عشق انگیزه ٔ پیدایش اثری جذّاب و زیبا شد که در سال 1843 انتشار یافت . لامارتین پس از مراجعت به فرانسه تا آوریل 1814 در میلی به سر برد و پس از تبعید ناپلئون به جزیره ٔ الب شغلی مهم یافت و در پادگان شهر «بووه »، خدمت آغاز کرد. سال بعد که ناپلئون به فرانسه بازگشت لامارتین دست از کار کشید و به سوئیس رفت ولی پس از جنگ واترلو که سرنوشت قطعی «هیزم شکن اروپا» معلوم گردیدوی و شاتوبریان و دیگر مردان ادب و سیاست بهمراهی لوئی هجدهم مراجعت کردند. در اکتبر 1816 لامارتین بیمار شد و به تجویز اطبا به محل آبهای معدنی «اِکس له بَن » رفت و آنجا با زنی طناز و دانشمند به نام ژولی شارل آشنا شد و چنان شیفته ٔ وی گردید که از همه بازآمد و با او نشست و بعدها خاطره ٔ آن ایام معدود را بهترین ایام زندگی خود محسوب میداشت و لقب الویر را که نمونه ٔ منتهای علاقه ٔ او به زنی بود بر وی نهاد. پس از سالی جدائی بار دیگر درپاریس به دیدار یکدیگر نائل آمدند (1817) ولی یکماه پس از آن ژولی شارل به بیماری سل درگذشت و تأثیر شدید مرگ وی سلسله جنبان احساسات و عواطف شاعر گشت و هم بر اثر آن حزن و الم جانگداز نخستین اثر خویش را بنام تراژدی شائول انتشار داد (16 آوریل 1818). و موفقیت وی پس از نمایش این پیس او را بنوشتن چندین تراژدی دیگر واداشت و هم در آن حال به فکر سرودن یک سلسله داستانهای منظوم افتاد که نخستین آنها قطعه ٔ کلودیس بود. در بهار سال 1819 در شهر شامبری با بانوئی انگلیسی جوان و ثروتمند به نام (ماریاآنا الیزابرج ) ملاقات کرد و آشنائی و عشق آندو به ازدواج منتهی گشت (6 ژوئن 1820). وی در مارس 1820 کتاب مشهور خود را به نام «تفکرات شاعرانه » که در حقیقت صلای انقلاب ادبی جدیدی در فرانسه و حتی ادبیات اروپائی بود انتشار داد و شوری در سراسر فرانسه وروسیه به پا کرد چنانکه هوگو آن را آخرین افتخار کلاسیکها شمرد و به گفته ٔ خود شاعر در یکی از نامه هائی که خطاب به دوست خود نوشته پسند خاطر لوئی 18 و تمام رجالی که پیش از آن با شعر مخالفت داشته اند نظیر تالیران و غیره واقع شد و تا سال 1823 نه طبع از آن انتشار یافت و در این فاصله شاعر هفت قطعه ٔ دیگر بر آن افزود در طبع 1849 مجدداً ده قطعه ٔ تازه به آن اضافه کرد که رویهم کتاب تفکرات شامل 41 قطعه گردید. در اواخر مارس 1820 لامارتین که شهرت فراوانی یافته بود به سمت ریاست هیئت تحریریه ٔ سفارت فرانسه در ایتالیامنصوب شد و به ناپل رفت و در ششم ژوئن چنانکه گفتیم با مادموازل برج ازدواج کرد و در فوریه 1821 از وی دارای پسری شد که بیش از یکسال و اندی نزیست و در دسامبر 1822 بمرد، لامارتین از اندوه مرگ وی دل به دخترخردسالی که پس از آن پسر تولد یافته بود بست و او را به یاد دومین الویر خود (مادام ژولی ) ژولیا نامید.در فوریه 1821 لامارتین به فرانسه بازگشت و در سال 1822 به انگلستان رفت و چندی بعد باز گردید و تا سال 1825 متناوباً در پاریس در ملک شخصی خود واقع در سن پوان بسر برد و در این مدت مشغول سرودن و تکمیل قطعات «تفکرات جدید» و «مرگ سقراط» بود که هر دو از آثاربزرگ وی محسوبند. منظومه ٔ معروف و طویل سقراط را درسپتامبر 1832 انتشار داد و چند روز پس از آن کتاب «تفکرات جدید شاعرانه » را که متمم «تفکرات » نخستین و شامل 16 قطعه بود به طبع رسانید. در آوریل 1830 لامارتین رسماً به عضویت آکادمی عالی فرانسه پذیرفته شد ومساعی او و شاتوبریان در این انجمن باعث ورود هوگو در فرهنگستان گردید سه ماه پس از ورود به آکادمی اثرمهم خود «آهنگهای شاعرانه و مذهبی » را انتشار داد وشهرتی نظیر آنچه پس از طبع تفکرات شاعرانه یافته بود کسب کرد این کتاب به چهار جلد تقسیم میشود و بدون نظم و ترتیب سروده شده و بهمان کیفیت نیز به چاپ رسیده است . پس از انتشار این کتاب شاعر مدتی به امور سیاسی سرگرم شد زیرا این هنگام در فرانسه بیم انقلاب میرفت بدینگونه که در 3 ژوئیه 1829 از جانب دوک دوپولینیاک حکومت لوئی فیلیپ که به حکومت ژویه موسوم شد اعلام گردید و بر اثر آن لامارتین و برخی از بزرگان فرانسه و مردان ادب از کار کناره کردند و چون در سال بعدتوفیقی برای احراز وکالت پارلمان فرانسه نیافت با زن و دختر خویش از بندر مارسی بسمت عثمانی و فلسطین روانه گردید و در نوامبر 1832 به بیروت رفت . هنگام توقف در آن شهر دختر محبوب او بمرد و با مرگ وی ضربتی عظیم به روح شاعر وارد آمد و نسبت به همه چیز حتی به آفرینش بدبین گشت چنانکه اثرات این بدبینی را در آثار وی میتوان دید. در سپتامبر 1832 لامارتین بیروت راترک گفت و پس از ورود به فرانسه در ژانویه 1834 وارد پارلمان شد چه در ایام غیبت از جانب اهالی به وکالت انتخاب شده بود. از سال 1835 تا 1847 دوره ٔ آسایش و نویسندگی لامارتین است و آثار بسیار بدیع وی پیاپی در این مدت انتشار یافته است بدین ترتیب : سفر شرق (1836). ژوسلین (1836). سقوط یک فرشته . (1838). گرازیلا(1843). تاریخ ژیرندن ها (1847) و چند اثر دیگر. معروفترین کتابهای این دسته نخست ژوسلین و سپس «سقوط یک فرشته » است ، ژوسلین که در فوریه 1836 انتشار یافت در حقیقت شرح حال خود شاعر است که به لباس عاریت درآمده و آن شاهکار ادبی فرانسه است چنانکه در فوریه ٔ 1936 که مصادف با صدمین سال انتشار بود در مجلسی که بهمین مناسبت ترتیب دادند آن را بهترین اثر نظمی فرانسه در قرن نوزدهم شمردند. پس از این دوره لامارتین یکباره تغییر روش داد و بر وجهه ٔ سیاسی خود که در سال 1834 احراز کرده بود با ایراد نطقهای آتشین بیفزود و در مارس سال 1848 حکومتی بنام حکومت موقت تشکیل داد و معناً ریاست کشور را بعهده گرفت و در انتخابات همان سال از طرف ده ایالت مهم نامزد وکالت گردید و در پارلمان فرانسه مقام شامخی احراز کرد چنانکه همگان هنگام برگزیدن رئیس جمهور در انتخاب شدن وی بی گمان بودند ولی شارل لوئی بناپارات برادرزاده ٔ ناپلئون از وی پیش افتاد و لامارتین شکست خورد و پس از آنکه ناپلئون سوم با کودتای معروف خود در دسامبر 1851 جمهوری فرانسه را به امپراطوری تبدیل کرد وی از کلیه کارهای دولتی دست کشید و از مقام خویش کناره گرفت و از راه قلم به امرار معاش پرداخت و زندگی مشقت باری را به پایان برد منتهی این دوره ٔ آمیخته با رنج و محن ثروتمندی ادبیات فرانسه را باعث آمد و آثاری که وی از 1849 تا هنگام مرگ انتشار داده بدین قرار است : رفائل (1849). رازها (1849). رازهای جدید (1851). که هر سه شرح زندگانی خود اوست . سنگ تراش سن پوان (1851). تاریخ ارتجاع (1851 - 1852). تاریخ مجالس مقننه (1854) و چند اثر دیگر. در سال 1860 حکومت پاریس قصر کوچکی بدو واگذار کرد و شاعر سالخورده برای گذرانیدن آخرین سالهای عمر خویش بدانجا رفت و تنها مونسی که داشت یعنی زن مهربانش در 1863 بمرد. لامارتین در سال 1867 از فرط استیصال پانصد هزار فرانک هدیه را که دولت فرانسه به نام قدرشناسی ملت بدو تقدیم داشت پذیرفت و سرانجام در 28 فوریه ٔ 1869 در 79 سالگی درگذشت و بنا به وصیتی که کرده بود در گورستان سن پوان او را به خاک سپردند. (از مقدمه ٔ ترجمه ٔ قسمتی از قطعات لامارتین ).
ترجمه مقاله