ترجمه مقاله

لاکپشت

لغت‌نامه دهخدا

لاکپشت . [ پ ُ ] (اِ مرکب ) باخه . اسم فارسی سلحفاة است . (فهرست مخزن الادویه ). سوراخ پا. سولاخ پا. لاک . سنگپشت . کاسه پشت . کشتوک . کشف . کشو. شیلونه . خشک پشت . اولاکو (در دیلمان و گیلان ). به هندی کچهوا گویند. (غیاث ). چلچله (برهان ، ذیل همین لغت ). پوست لاک پشت دریائی یا صحرائی را رق گویند. (لغت محلی شوشتر، ذیل رق ).
ترجمه مقاله