لای کشلغتنامه دهخدالای کش . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) کنایه از شرابخوار است . (آنندراج ) : بهار گشت و هوامژده ٔ شراب رساندزمین میکده را لای کش به آب رساند.دانش (از آنندراج ).