ترجمه مقاله

لبلاب کبیر

لغت‌نامه دهخدا

لبلاب کبیر. [ ل َ لا ب ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسوس . حبل المساکین . لبلاب بزرگ . رجوع به لبلاب شود: عصاره لبلاب بزرگ اندر بینی چکانند دماغ را پاک کند و مادتها که بگوش فرود می آید بازدارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله