ترجمه مقاله

لجلاج

لغت‌نامه دهخدا

لجلاج . [ ل َ ] (اِ) به اصطلاح کیمیاگران سیماب و زیبق پاک و صاف باشد و به این معنی هم لجاج خوانندش نه لجلاج واﷲ اعلم . (برهان ). به اصطلاح اکسیریان زیبق صاف و پاک را گویند. (جهانگیری ) (شاید صورتی از رجراج باشد). رجوع به سیماب و نیز رجوع به برهان قاطع ذیل کلمه ٔ آبک شود.
ترجمه مقاله