ترجمه مقاله

لجون

لغت‌نامه دهخدا

لجون . [ ل َج ْ جو ] (اِخ )نام موضعی به راه مکه از جانب شام نزدیک تیماء. راعی در گفته ٔ خویش آن را لجان خوانده است :
فقلت والحرّة الرّجلاء دونهم
و بطن لجّان امّا اعتادنی ذکری
صلی علی عزّة الرحمن و ابنتها
لیلی و صلی علی جاراتها الاخر.

(معجم البلدان ).


|| نام موضعی نزدیک برکه میان راه شام به حجاز. (ابن بطوطة).
ترجمه مقاله