ترجمه مقاله

لحب

لغت‌نامه دهخدا

لحب . [ ل َ ] (ع مص ) پاسپر کردن راه فراخ را و گذشتن در آن . و منه فی رسالة ام سلمة الی عثمان : لاتقف سبیلا کان رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و آله و سلم لحبها ای سلکها. || تیغ زدن کسی را. || نشان گذاشتن در چیزی . || به درازا بریدن گوشت را. || تابان گردیدن پشت اسب با اندک پستی . نسو شدن پشت اسب با اندک فرورفتگی . || باز کردن گوشت را از استخوان . (منتهی الارب ). گوشت از استخوان باز کردن .(زوزنی ). || برکندن پوست از چوب . (منتهی الارب ). پوست از درخت باز کردن . (تاج المصادر). || آرمیدن با زن . || روشن و فراخ گردیدن راه . || به زمین زدن کسی را. (منتهی الارب ). || به راه راست رفتن . (تاج المصادر). || بشتاب رفتن . (زوزنی ) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله