لحیف
لغتنامه دهخدا
لحیف . [ ل ِ ](ع اِ) مماله ٔ لحاف . رجوع به لحاف شود :
لحیفی برافکند بر پشت بور
درآمد بزین آن تن پیل زور.
پذیره شده شورش جنگ را
لحیفی برافکند شبرنگ را.
لحیفی برافکند بر پشت بور
درآمد بزین آن تن پیل زور.
نظامی .
پذیره شده شورش جنگ را
لحیفی برافکند شبرنگ را.
نظامی .