ترجمه مقاله

لزاق الذهب

لغت‌نامه دهخدا

لزاق الذهب . [ ل ِ قُذْ ذَ هََ ] (ع اِ مرکب ) اَشق است که صمغ طرثوث باشد. رجوع به اشق شود. لحام . شامل لحام الذهب و اشق است . (فهرست مخزن الادویه )... لزاق الذهب ، لحام الذهب است و گفته شد. (اختیارات بدیعی ). ابوریحان در صیدنه گوید: بعضی از او معدنی است و بعضی معمولی است که از بول کودکان سازند و طریق ساختن او چنان است که بول کودک را در هاون مسین کنند و بسیار صلایه کننند تا ثخین شود «لس » گوید او را از بول کودکی سازند که بالغ نشده باشد و وقت ساختن آن صمیم تابستان بود. «دوس » گوید از ارمینیه نوعی می آورند که رنگ او کراثی است و این نوع بهترین انواع اوست پس از آن قبرسی ، و قبرسی را «اشج » گوید و ذکر او در حرف الف (یعنی اشق ) گذشت . (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ). صمغ و نیزداروئی دیگر که پیشاب کودک را در هاون مس سایند پس از مس و زنگارش چیزی منحل گردد و در آفتاب خشک کنند و آن نافع است جهت زخم خبیث . (منتهی الارب )، لزاق الذهب ، یطلق علی التنکار والاشق . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ).
ترجمه مقاله