لزبلغتنامه دهخدالزب . [ ل َ ] (ع مص ) گزیدن کژدم کسی را. || لزوب . درچفسیدن . برآمدن بعض آن در بعض . (منتهی الارب ). دوسیده شدن . (تاج المصادر). || چسبیدن گل و سخت شدن . (منتهی الارب ).