ترجمه مقاله

لسب

لغت‌نامه دهخدا

لسب . [ ل َ ] (ع مص ) گزیدن مار و کژدم . (زوزنی ). گزیدن مار و جز آن . || به تازیانه زدن کسی را. (منتهی الارب ). زدن . (منتخب اللغات ). || چسبیدن به چیزی . || لیسیدن عسل . (منتهی الارب ). لیسیدن انگبین و روغن . (تاج المصادر). || فراهم آوردن . (منتخب اللغات ).
ترجمه مقاله